حسن صنوبری منتقد سینما در یادداشتی راجع به شاخصه های «رگ خواب» سخن گفته و دنیا معنایی فیلم را عارفانه دانسته است.
رویکرد «رگ خواب» پدرانه است/ بررسی عرفانی بودن دنیا معنایی فیلم
عبارات مهم : عاشقانه
به گزارش مهر، حسن صنوبری منتقد سینما طی یادداشتی راجع به فیلم سینمایی «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد، عنوان کرده است که این فیلم عاشقانه، اجتماعی و خانمانه نیست و فیلمساز رویکردی پدرانه و برادرانه به شخصیت مهم فیلمش داشته اشت.
بررسی عرفانی بودن دنیا معنایی فیلم ، رویکرد «رگ خواب» پدرانه است
در این یادداشت چنین آمده است:
«وقتی در تبلیغات تلویزیون دیدم «رگ خواب» را «عاشقانه»ای از حمید نعمتالله معرفی می کنند تعجب کردم. همچنین هنگامی که جایی خواندم این فیلم یک فیلم «زنانه» است یا حتی هنگامی که در نقدهای وارده به فیلم میدیدم بعضی میگویند «چرا فیلم همان گونه که شروع شده است به انجام نرسیده؟» یا اینکه فردی تاکید داشت که «رگ خواب» یک فیلم «اجتماعی» هست، باز هم متعجب شدم.
حسن صنوبری منتقد سینما در یادداشتی راجع به شاخصه های «رگ خواب» سخن گفته و دنیا معنایی فیلم را عارفانه دانسته است.
طبیعتا مناظر و سلایق افراد با هم تفاوت دارد و این تفاوت ها هر لحظه ارتباطی به میزان تخصص، دانش و فهم افراد نسبت به یکدیگر ندارد. یک نفر ممکن است بگوید «لیلی با من است» یک کمدی خوب است و یک نفر دیگر با پسندها و اندیشههای دیگری بگوید این فیلم یک کمدی ضعیف هست. ولی مسئله اینجاست که یک نفر بیاید بگوید «لیلی با من است» یک فیلم رُمنس یا موزیکال خوب یا بد است است یا نمونه ای ضعیف یا نیرومند از سینمای نوآر. دیگر اینجا خوب و بد بودن و نیرومند و ضعیف بودن مطرح نیست؛ یک مسئله ابتدایی وجود دارد.
فیلم اصلا فهمیده نشده که حالا بخواهد قضاوت شود. به نظرم چهار قضاوت اوج در باب سینماییِ «رگ خواب» هم از جنس تفاوت نظر یا سلیقه نیست، از سنخ فهمیده نشدن فیلم هست. اتفاقی که در مورد آثار هنری زیادی می افتد. علت چیست؟ به نظر من علت این اتفاق کم کردن کیفیت قضاوت ها و زیاد کردن دلیری ابرازشان در عصر تازه هست. با رشد روزافزون رسانه ها، صفحهها و تریبونهای انتقادی و برنامههایی چون «نود» و «هفت» و… ما داریم بگونهای تربیت میشویم که بیش از اینکه هنر خوب شنیدن و مهارت درست دیدن را داشته باشیم، دلیری سریع قضاوت کردن و اشتیاق قاطعانه نقد کردن را داریم.
«رگ خواب» از منظر ساختاری، سینمایی و هنری یکی از شاهکارهای امروز سینمای کشور عزیزمان ایران است ولی این طفل ابجدخوانِ عالم هنر، در این مقام تنها از ابعاد معنایی و محتوایی فیلم پرسش میکند.
بررسی عرفانی بودن دنیا معنایی فیلم ، رویکرد «رگ خواب» پدرانه است
می پرسید به نظر نگارنده «رگ خواب» فیلمی عاشقانه، زنانه، اجتماعی و با روایتی ناممتد در ابتدا و انتهای خود نیست؟
هم آری، هم نه.
حسن صنوبری منتقد سینما در یادداشتی راجع به شاخصه های «رگ خواب» سخن گفته و دنیا معنایی فیلم را عارفانه دانسته است.
بررسی باعشق بودن «رگ خواب»
فیلم رمانتیک فیلمی است که محوریت مهم در آن با عنوان علاقه است و طبق سنن سینمایی عموما هم با آخر خوش و وصال عاشق و معشوق تمام می شود، چیزی که مطلقا در «رگ خواب» نیست. افرادی هم که انتظار یک روایت ممتد و یک دست از ابتدا تا انتهای فیلم را داشتند و از تفاوت حس و حال نیمه نخست و نیمه نهایی فیلم جا خوردهاند، عموما کسانی هستند که توهم کردهاند فیلم باعشق است و لابد توقع داشتهاند این فیلم هم باید مثل عاشقانههای معمول سینما و تلویزیون چیزی جز ماجراهای کلیشه ای دل بردن، دل بستن، دل کندن و در نهایت دلدادگی ابدی طالب و مطلوب در خود نداشته باشد. حالآنکه همین عدم امتداد روایت در دو نیمه فیلم نشان از عاشقانهنبودن شالوده داستانی فیلم است.
باری جهت تبیین جایگاه علاقه در «رگ خواب» می توانیم از اصطلاحات نقد ادبی کمک بگیریم. در نقد و بررسی شعر، از دو اصطلاح «معنا» و «مضمون» سخن میگویند. معنا، آن محتوای کلان و مهم اثر هنری است و مضمون فقط دستمایهای جهت بیان معنا. بله در این فیلم صحنهها و لحظات باعشق بینظیر و شگفتانگیزی (فراتر از نرم عاشقانههای سینمای امروز) وجود دارد ولی علاقه و عاشقی فقط یکی از مضامین و دستمایههای «رگ خواب» جهت بیان معنای مهم فیلم است و اگر به این توجه کنیم دیگر به این فیلم نمیگوییم «عاشقانهای از حمید نعمت الله».
بررسی عرفانی بودن دنیا معنایی فیلم ، رویکرد «رگ خواب» پدرانه است
من هنوز در سینماییهای نعمت الله عاشقانهای به آن معنا ندیدم. باعشق نعمتالله تلهفیلم قدیمی زیبایش با عنوان «فریدون مهربان است» هست. حتی به نظرم سریال «وضعیت سفید» او به مراتب از «رگ خواب» به باعشق بودن نزدیکتر هست. در «فریدون مهربان است» محوریت مهم داستان با علاقه و رابطه عاطفی خاصی است که بین نقش حسن پورشیرازی و نقش آشا محرابی شکل می گیرد و با ازدواج این دو به آخر میرسد ولی در «رگ خواب» گرچه سخن از علاقه میرود ولی سخن با علاقه تمام نمیشود.
بررسی «زنانه بودن» رگ خواب
فیلم خانمانه یا فیلم با عنوان زنان، یا فیلم با رویکرد فمینیستی هم، درست مثل فیلم باعشق تعریف خودش را دارد و به صرف حضور مولفهها و فضاهای خانمانه در یک فیلم نمیتوان آن فیلم را یک فیلم با عنوان مهم زنان نامید. بله شخصیت مهم و پرتره فیلم یک زن هست، زاویه دید و روایت فیلم هم به شدت خانمانه هست، چنانچه نویسنده فیلمنامه هم یک زن اتفاقا زنانهنویس است و در آثار دیگری هم روی شخصیتهای زن تمرکز داشته است حتی باید این را اشاره کنم که بُعد اجتماعی فیلم هم زیاد ناظر به زنان است ولی هنگامی که به معنای مهم و نهان فیلم توجه کنیم باز میبینیم رویه اجتماعی فقط یکی از رویههای فیلم است و زنانگی هم تا حد زیادی مثل علاقه اینجا فقط یک مضمون است لذا فیلم اخیر حمید نعمت الله فاصله زیادی با فیلم های کارگردانانی چون رخشان بنیاعتماد دارد.
البته که نعمتالله در زیاد سینماییهای تاکنونش روی زنان و نوع خاصی از رنجها و مصائبشان در دوران مدرنیته تمرکز داشته و این عنوان جزو تم های ثابت آثار اوست ولی فیلم به فیلم میزان این تمرکز و جایگاه این معنا در کلیت اثر، متفاوت بوده است.
در همه این فیلمها نمیگویم «زن آسیب پذیر» می گویم «رویه فطرتا آسیب پذیرِ زنان» در برابر مردان مدرن مورد توجه هست. این مرد، چه رضا رویگریِ هولناک «بوتیک» باشد، چه بهرام رادانِ گیج و گولِ «بی پولی»، چه حامد بهدادِ شیادِ «آرایش غلیظ» و چه کوروش تهامیِ بیمارگونِ «رگ خواب»، مردی از مردان شهریِ سرنوشت نو است که با خودخواهیهای خاص خودش به زن قصه _که هنوز مثل قدیم معصوم است و علی رغم مرد، شهریشدن و مدرن شدنش بر زن بودنش سبقت نگرفته_ ستم میکند.
این معنا و اندیشه در هر چهار فیلم جناب نعمتالله حضور دارد ولی علت نمی شود این فیلمها همه هم خانمانه باشند هم با عنوان زنان. «رگ خواب» روایتی خانمانه دارد ولی موضوعش زنان نیست، «بوتیک» بالعکس روایتی مردانه دارد ولی تا حد زیادی موضوعش زنان است.
باز تاکید می کنم. اگر این فیلم فقط رویه ای اجتماعی داشت می شد عنوان زنان را محتوای مهم فیلم انگاشت ولی دعوی ما این است که چنین نیست! اگر هر چهار فیلم را مد نظر قرار دهیم، نوع رویکرد کارگردان این آثار در مورد این زنان بیش از اینکه خانمانه باشد زیاد پدرانه و برادرانه هست. اگر نیک بنگریم این نگرانیها و دلواپسیها از نظر یک مرد است هرچند این مرد مستقیما در بین شخصیتهای داستان نیست و فقط روایتگری پنهان و بیرونیست.
بررسی اجتماعی بودن «رگ خواب»
«رگ خواب» یک فیلم اجتماعی هم است قطعا. بازتاب روشنی از تلخیهای جامعه امروز ما نیز است قطعا ولی به همان علت که انرژی مهم فیلم بر بُعد اجتماعی متمرکز نیست، یک فیلم اجتماعی محض نیست. هرچند نعمتالله را به عنوان یکی از بهترینهای سینمای اجتماعی میشناسیم ولی این فیلم نسبت به دیگر آثار او به خصوص «بوتیک» که پررنگترین جنبهاش جنبه اجتماعی بود، کاملا تفاوت دارد و سراغ از لایههای درونی و انسانی یک شخصیت گرفته هست. حرف مهم فیلم جای دیگری هست، هرچند با حفظ تأویلهای اجتماعی.
«رگ خواب» باعشق هم دارد در خود، دنیا خانمانه هم، رویهای اجتماعی نیز و روایتی ناهمگون هم، ولی با توجه به این سطوح نمیتوان عمق فیلم را دید و فهمید.
«رگ خواب» اگر باعشق بود، علاقه زیبای نیمه نخست فیلم ادامه پیدا میکرد، اگر خانمانه بود عنوان محدود به عالم زنان میماند و فراتر نمیرفت، اگر اجتماعی بود، تحلیلها و نتیجهگیریهای غیرمستقیم فیلم فقط در حد بررسی علت و معلولهای اجتماعی میماند ولی «رگ خواب» از همه اینها درمیگذرد و فراتر میرود و این تم ها و درون مایهها در لایههای سطحی فیلم همه به کمک اندیشهای نهانتر میآیند. اندیشه و معنایی که در داستان حضوری استعاری دارد.
در یادداشت کوتاهی که پیش از این (و بعد از اکران «رگ خواب» در جشنواره) راجع به فیلم نوشته بودم، تاکید کردم: در مجموع اشتباه خیلی از بینندگان این است که ماجرای مهم را بین پسر و دختر میبینند ولی جهت فهم اصل فیلم باید دقت کرد ماجرای مهم بین پدر و دختر است.
این اشاره به همان باعشق نبودن فیلم هست. باید توجه کرد، طرف گفتگو و مخاطب دیالوگهای مهم و ذهنی مینا (لیلا حاتمی/ شخصیت مهم فیلم) اصلا کامران (کوروش تهامی/ نقش برابر در تم باعشق فیلم) نیست، بلکه طرف گفتگو و نقش برابر مهم (ولو پنهان) پدر میناست.
پدری که هم نیست هم است و در چشم مخاطبِ کلیشههای سینما شاید اصلا این نقش به چشم نیاید و شخصیتی فرعی و گذری تلقی شود ولی هنگامی که به سیر گفتگوهای مینا با او توجه کنیم اوست که محور همه چیز است و این بودن و نبودن توامانش زیاد ذهنیت مرا راجع به درونمایه مهم و استعاری فیلم تقویت می کند:
پدر، نماد خدا و یا هر «اصالت و سنتِ مقدس» هست، هم هست، هم نیست. در ظاهر هیچجا جلوۀ روشنی ندارد و در باطن پشت همه لحظهها و رویدادهای مهم هست، هم پشت و پناه و مبدأ هست، هم غایت و اصل و مقصد و شخصیت مهم همواره با او در نیایش هست. کلا گفتگوهای ذهنی مینا با پدر خود نماد و استعاره از «نیایش» و «راز و نیاز» هست. خود مینا، انسانِ مخلوق، دچار به دنیا و تبعید شده است به زمین است و کامران نماد دنیا و ابتلائات آن است.
انسان با ورود به زمین از مبدأ منفک می شود، هرروز قدری از آسمان دور می شود به اختیار خویش و با اتکا به عقل و اراده خویش هر روز قدری پایین تر می رود، مبتلای دنیا می شود و خدای خویش را فراموش میکند، سقوط می کند وآنگاه در پستترین وضع زمینی خویش دلتنگ آسمان و عالم اوج میشود، دلش میشکند و بار دیگر از نو خویش را میکاود تا آنجا که جایگاه حقیقی خود را به یاد می آورد، نزد خدا، نزد پدر.
«رگ خواب» نعمتالله را میستایم نه به خاطر باعشق بودن، خانمانه بودن یا اجتماعیبودنش که زیاد به خاطر عرفان، حکمت و معرفتی که در باطن روایتِ خویش دارد و توجهی که نسبت به حقیقت انسان دارد. حقیقت سرشار از اُنسها و نسیانهای پیاپی، در باب جهان، خود و خدا. «رگ خواب» را می ستایم چون مرا وادار میکند خود را در حال کنونی بنگرم و ورای حالات زودگذر، مقام و جایگاه خویش را بکاوم، فارغ از اینکه عاشق، فارغ، زن، مرد، اجتماعی و یا منزوی باشم.
زین روست که بعد مدتها، همراه با صدای ممتد دست های تماشاگران و پخش تیتراژ نهایی از پرده نمایش جشنواره فجر، جانانه بر صندلی سینما گریستم. هر چند من تجربه گریستن را در صحنه های دیگری از فیلمهای دیگری هم داشتم ولی آن اشکها واکنشی ناگزیر از رویارویی با صحنههای عاطفی تأثر برانگیز بود حال آنکه این گریستن، گریستنی بود که پدرم آدم (ع) نیز قرنها پیش از تجربه های هنری آن را تجربه کرده بود.
برای آنانکه با ادبیات عرفانی کشور عزیزمان ایران زمین آشنا باشند عارفانه بودن «رگ خواب» و عرفانی بودن جهانِ معنایی پنهان در روایت داستانی اش شگفت انگیز نیست؛ چه اینکه همواره ادبیات عرفانی ما ادبیاتی رمزی و سمبلیک بوده و بسیاری از عارفانههای درخشان ادبیات فارسی پنهان در چهرهای باعشق بودند. لذا دور از ذهن نیست این تلقی عرفانی تنها تأویل ذهن خلاف آمد عادت نگارنده نباشد و برآمده از دریافت های درونی کارگردان از میراث ارزشمند متون و ابدیات عرفانی ما باشد.
به قول ابوسعید ابوالخیر: «چرخ و مه و مهر در تمنای تواند/ جان و دل و دیده در تماشای تواند/ ارواح مقدسان علوی شب و روز/ ابجدخوانان لوح سودای تواند»
واژه های کلیدی: عاشقانه | سینمایی | عاشقانه | اجتماعی بودن | اخبار فرهنگی و هنری
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...